بسم الله نور. بالاخره وقت شد که بیام...دارم بهترین روزای عمرم رو سپری میکنم زندکی با دوتا فرشته ... نجمه سادات عین ماه میمونه دیگه جمله هاشو کامل میگه و کلمات و بهتر تلفظ میکنه با هربار حرف زدنش دلم غنج میره که بچلونمش ولی حیفم میاد...حس میکنم یه رایطه بینمونه که خیلی فراتر از مادر دختری شاید دو تا دوست باشیم...نجمه سادات همون دختر کوچولو ِ تو رویاهامه که همیشه باهام همصحبت بود.یه همصحبت دلنشین که کلی حال دلمو خوب میکنه ، ازون دخترایی که اگه خدا بخواد در رحمتشو برات باز کنه 100 تا هم بده کمه ...یه حس فوقلاده عجیب بیمونه مثل اینکه سالهاست همدیگه رو میشناسیم مثل اینکه تمام ین چن سال فقط با نگاه بهمدیگه حرف زدیم و ارتباط...